جمهوریت و اسلامیت؛ دوگانگی یا وحدت ؟

ساخت وبلاگ

يكشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۰۸ ق.ظ

در یک تحلیل، جمهوریت را می توانیم رقیب و خارج از اسلامیت تعریف کنیم. بنابر این انگاره، دائما باید مواظب باشیم که این رقیب، از خارج بر اسلامیت هجوم نبرد و آن را تضعیف نکند. در این صورت و با نگاهی تهدید محور، باید اسلامیت با پیشدستی بر جمهوریت حمله ببرد و قبل از این که رقیبش تقویت شود و توانایی به چالش کشیدن اسلامیت را پیدا کند، آن را محدود و کنترل کند...

 

در این یادداشت به دنبال آن نیستم که بگویم از منظر اسناد شرعی مرتبط چه وضعیتی برای نسبت بین جمهوریت و اسلامیت متصور است و اصولا در بسیاری از موارد این چنینی، چنان ورودی به بحث را خطا می دانم...

 

آن چه مهم هست این هست که بدانیم این ما هستیم که می توانیم نسبت بین این دو را بسازیم با قطع نظر از این که نسبت از منظر اسناد شرعی چیست. فهم این نسبت از منظر اسناد شرعی، مسیری است که می تواند به مانند بسیاری از موارد مشابه، محل اختلافات نظری بی پایان شود. در حالیکه با یک نگاه عملگرا به صورت واضحی می توانیم متوجه شویم که "ساختن" (و نه لزوما کشف) کدامین نسبت بین جمهوریت و اسلامیت در زمان کنونی و شرایط تاریخی ما می تواند مصداق بهتری باشد برای تامین مناسب تر مقاصد دینی (الهی) و عقلی (انسانی)...

 

چنانچه به ساختن نسبتی از جمهوریت و اسلامیت فکر کنیم که در آن، اسلامیت به کمک و تقویت جمهوریت می شتابد و جمهوریت نیز به اعتلای اسلامیت همت می گمارد، در این صورت هیچ سایه تهدیدی از رابطه بین این دو، به وجود نخواهد آمد و رقابت، به اتحاد و همسویی منجر می شود. باید ببینیم عقلای قوم برای برساختن چنین نسبتی که می تواند منشا حل بسیاری از تعارضات و ناسازگاری های فعلی ما باشد چه در چنته دارند... گمان می کنم لازمه چنین درکی ابتدائا فهم خوانشی از دین است که در آن، بین جمهوریت و اسلامیت جدال بر سر تعیین قلمرو رخ ندهد و تزاحم به وجود نیاید... در چنین خوانشی از دین، اصولا دین در بستر جمهوریت است که اجتماعی می شود و جامعه پردازی دینی بدون توجه به جمهوریت، به استبداد دینی شباهت بیشتری پیدا می کند و به نوعی خود را نقض می کند. در این خوانش، جمهوریت جزء ذات و از اقتضائات دین اجتماعی است نه عاملی که از جانب "عقلانیت خودبنیاد بشری" بر دین تحمیل شده است و دین ناچارا باید تا مدت محدودی آن را تحمل کند... اگر توجه به جمهوریت از عقلانیت (و نه اسناد شرعی) حاصل آمده باشد باید دانست که چنین عقلانیتی، راه درست برای تحفظ بر دین اجتماعی است نه این که محملی برای برخورد و نزاع بین این دو نهاد باشد.

 

در مسیر چنین ساختنی، اگر نمایندگان اسلامیت، بیشتر از ان که به فکر حفظ قلمرو خود در مقابل تهدید و آسیبی باشند که به زعم آنها از ناحیه جمهوریت متوجه نهاد متبوعشان است به این بیندیشند که چگونه می توانند از حقوق دینی و شرعی جمهور پاسداری کنند و مردم را که عیال خدا هستند (الخلق عیال الله) در شکوفایی فطرت خویش یاری برسانند، در چنین وضعیتی، جمهور نیز متقابلا و در واکنشی متناسب با چنین کنشی به همبستگی با اسلامیتی که حافظ حقوق آنهاست روی می آورند و برای حفظ حقوق خویش، بر اعتلای اسلامیت پای خواهند فشرد...

 

اما در وضعیتی معکوس و نابه روال، اگر کنشگران دینی ما جمهور را رقیب دیانت تلقی کنند، طبیعتا سعیشان بر محدودیت و کنترل به جای پرورش و شکوفایی متمرکز می شود و حاصل چنین نسبتی، به وجود آمد تضاد و تزاحم و درگیری است که نمی تواند نتایج مطلوبی به همراه داشته باشد و به ضعف یا حذف منجر می شود.

یزیداسیون حاکمیت اسلامی در فرمایشات مقام معظم رهبری (تهدید یزیداسیون)...
ما را در سایت یزیداسیون حاکمیت اسلامی در فرمایشات مقام معظم رهبری (تهدید یزیداسیون) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3tarjomaneghalamb بازدید : 298 تاريخ : شنبه 27 خرداد 1396 ساعت: 1:31